این خانه عزادار حسین(ع) است/ روایتی از محفل روضههای خانگی
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۲۷۲۲۳
خبرگزاری مهر، گروه استانها - مطهره میرزایی: به دور از تشریفات در جای جای شهر شلوغ پرچمهای کوچک و بزرگ سبز و مشکی رنگ که هریک عناوین خاصی دارد نصب شده است.
وارد یکی از کوچههای شهر میشویم، خانههای عقب نشینی شده و خانههای قدیمی ساخت که هنوز در حریم کوچه اقامت دارند امکان تردد خودرویی را سلب کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وارد یکی از منازل که از پیش معرفی شده میشویم، از تعداد کفشهای چیده شده پشت درب مشخص است که هنوز مهمانان زیادی نیامدند، درب باز است و پرچم «این خانه عزادار حسین است» روی سر درب نصب شده، زهرا خانم زن نسبتاً مسنی است که به استقبالمان میآید، لباس ساده مشکی پوشیده و چادر ساده را روی شانههایش انداخته، برخلاف آنچه که تصور میشد خانه آنقدرها هم بزرگ نیست، یعنی اصلاً بزرگ نیست و تمام خانه شامل ۲ اتاق مفروش شده ۱۲ متری با آشپزخانه کوچک و اتاقی که به نظر میرسد اتاق خواب باشد، اما دورتادور خانه را پرچمهای مشکی گرفته و آن سوی خانه نیز یک پرچم نسبتاً بزرگ «مظلوم حسین (ع)» خودنمایی میکند.
زهرا خانم سینی چای را که در آن یک استکان کوچک قرار دارد پیش رویم میگیرد و میگوید که هنوز مهمانها نیامدهاند. از او میخواهم از فرآیند برگزاری روضه برایمان بگوید و او در پاسخ تشریح میکند: حدود بیست سالی است که خادم اباعبدالله هستیم اما پیش از آن هم در خانه پدری سفرهدار بودیم و در مراسم مختلف اهل بیت (ع) خادمی ارباب را بجا میآوردیم و قاطعانه میگویم که من تمام خوشبختی خود و خانواده را از همین روضهها گرفتهام و همسرم معتقد است که برکت خانه از برپایی این روضههاست.
وی اضافه میکند: بین اهل محل روضه جایگاه ویژهای دارد و در محل ما در ساعات مختلف محفل روضه پا برجاست و خانههای مختلف در دهه اول یا دوم در سه وعده صبح، بعدازظهر و شب محفل روضه را برپا میکنند.
صاحبخانه ادامه میدهد: سیاه پوش کردن کوچه و خانه از دو روز قبل یا شب اول محرم شروع میشود و این کار گاهاً با همراهی همسایهها یا اعضای فامیل انجام میشود و با توجه به اینکه این فرآیند هرساله به همان طریق گذشته پابرجاست اطلاعرسانی در این حوزه انجام نمیشود.
زهرا خانم از کنار ما برمیخیزد تا به مهمانان تازه وارد خوش آمد بگوید. کم کم محفل روضه با حضور اشخاص مختلف تکمیل میشود اما آنچه که در این میان قابل توجه است این است که برخی افراد همراه خود نذریهای مختلفی را آوردهاند که گویی هرکس به اندازه وسع خود میخواهد در محفل سیدالشهدا کاری کند.
پذیرایی؛ چای ساده و خوراکیهای مختلفی است که مهمانان همراه خود آوردهاند و در نهایت روضه با زیارت عاشورا آغاز و با سخنرانی و مقتل خوانی پیش میرود و الحق که حق مطلب روضه طبق روایات معصومین با وجود زنان محقق میشود.
در پایان چند کودکِ به گمانم هفت یا هشت ساله سراغ سخنران میروند تا در کنار او شعر یا قرآنی را که تازه آموخته یا بلد هستند را بخوانند، زهرا خانم پاکت هدیهای را دردست دارد که با خارج شدن سخنران از محفل به اصرار به او میدهد و مهمانان یکی پس از دیگری در حالی که کولهباری از معرفت به دست دارند از خانه خارج میشوند.
روضههای خانگی محلی برای انتقال مفاهیم تربیتی و دینی است
در ادامه با محدثه اخوان قدس، کارشناس ارشد مطالعات زن و خانواده در خصوص جایگاه روضههای خانگی به گفتوگو نشستیم و وی در این باره عنوان میکند: تاریخچه برپایی جلسات خانگی به زمان پیامبر (ص) برمیگردد به عنوان نمونه، میتوان به اهتمام رسول گرامی اسلام (ص) از همان ابتدای دعوت خویش به نقش خانه و خانواده اشاره کرد و تاکید ایشان بر آغاز پیوند با قرآن و تعلیم آن از خانه را یادآور شد.
وی بیان میکند: در دوران اهل بیت (ع) از جمله برهه حیات امام صادق (ع) نیز مجالس خانوادگی ذکر مناقب و فضائل اهل بیت (ع) استمرار یافت و تا به امروز نیز این مجالس در منازل برگزار میشود.
این کارشناس ابراز میکند: روضههای خانگی و خانوادگی محلی برای انتقال مفاهیم تربیتی و دینی از جمله ولایت پذیری، انتقال ارزشها به نسل آینده، تحکیم و تعالی خانواده است و با توجه به ظرفیت روضه میتوان به ارتباط عمیق عاطفی میان اعضای خانواده و انتقال مفاهیم و ارزشهای دینی به نسل آینده اشاره کرد.
اخوان قدس تصریح میکند: از ظرفیت روضههای خانگی در گذشته میتوان به واسطه گریهای ازدواج در این محافل و تشکیل خانواده در راستای این امر، مطرح شدن حکمیتهایی برای تحکیم نظام خانواده با این هدف که در روضه اقوام و فامیل دورهم جمع میشدند و صلهرحم اتفاق میافتاد.
کارشناس امور بانوان تشریح میکند: اگر بخواهیم کارکردهای روضههای خانگی را برشمریم باید به بسیاری از موارد اشاره کنیم که امروزه متأسفانه با کم رونق شدن محافل خانگی و خانوادگی حتی هیأتهای بزرگ نیز این کارکردها را ندارند.
این کارشناس ادامه میدهد: برای گسترش و احیای روضههای خانگی باید با تغییراتی در شیوه برگزاری این محافلها را مجدد احیا کنیم تا کارکردهای گذشته خود را داشته باشند که در این حوزه میتوان ابتدا از محاسن، مزایا و کارکردهای این جلسات و افرادی که این جلسات را در منازلشان برگزار میکردند بازگو کنیم.
اخوان قدس مطرح میکند: بیان کردن مزایایی از جمله سنت حسنه واسطه گری، حکمیت، قرضالحسنه، صلهرحم، تربیت دینی فرزندان، دوستیهایی که فرزندان در این مجالس برقرار میکنند که حالت اخوت دارد و سایر مزایا میتواند در احیای روضههای خانگی بسیار اثرگذار باشد.
طعم شیرین و مزایای روضه خانگی به مردم چشانده شود
وی اضافه میکند: در گام دوم باید نمونههایی از برگزاری مجالس خانگی و خانوادگی اهل بیت در سبک زندگیهای جدید آپارتمانی ارائه کنیم سپس بعضاً مقدمات تشکیل این جلسات مانند اعزام سخنران و مداح را تا حدودی مهیا کنیم که البته این مسئله در استان توسط مجموعههای مختلفی درحال انجام است.
وی با اشاره به اینکه باید طعم شیرین و مزایای روضه خانگی به مردم چشانده شود میگوید: در روضههای خانگی و خانوادگی از لحاظ حاکمیت هرچه نقش حاکمیت کمتر باشد و مردمی انجام شود بهتر است.
اخوان قدس در پایان ابراز میکند: وعاظ و سخنرانان باید در نطقهای خود به روضههای خانگی و مزایای آن به ویژه در دهه اول محرم که مخاطب عام تری دارند تاکید کنند و تسهیلگری نیز از سوی حاکمیت برای برگزاری این مراسم انجام شود تا در دهه دوم و سوم محرم و ماه صفر این مراسم برگزار شود.
برگزاری مراسم اینچنینی که از دل برخواسته و شکل خودمانی دارد گویا مسیر توسل به اهل بیت (ع) را کوتاهتر و دلیتر میکند که به یقین همین قدمهای به ظاهر کوچک اما مستمر است که فرهنگ عاشورا را ماندگار کرده است.
کد خبر 5847691منبع: مهر
کلیدواژه: روضه خوانی روضه خانگی قزوین ماه محرم بوشهر محرم 1402 هیأت خبرنگار مراسم عزاداری مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین کرمانشاه ایلام تبریز اردبیل گلستان فارس عکس استانها عاشورا خانگی و خانوادگی روضه های خانگی زهرا خانم محفل روضه اخوان قدس روضه ها اهل بیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۲۷۲۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطهای بی فرجام
به گزارش تابناک، آرمان، پسرک نوجوانی که در ۱۷ سالگی متهم به قتل دوستش غزاله شد، حالا در لبه تیغ ایستاده و هر آن احتمال دارد حکم قصاص برای او اجرا شود. مروری بر پرونده اخباری که درباره او و مقتول منتشر شده نشان دهنده وضعیت عجیب و پیچیده این پرونده است.
حکم قصاص آرمان عبدالعالی که به خاطر اتهام به قتل دوست دخترش غزاله شاکر در معرض اجرا قرار گرفته است، امروز اجرا نشد تا بار دیگر تلاش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول ادامه یابد.
سه نکته بسیار مهم در این پرونده وجود دارد که باعث شده افکار عمومی نسبت به آن حساسیت زیادی نشان دهد. اول آنکه هیچ نشانی از جسد مقتول در دست نیست ولی قضات به این نتیجه رسیده اند قتل واقع شده است. نکته دوم حساسیت هایی است که نسبت به اعدام و بخشش وجود دارد و نکته سوم مربوط به وضعیت آرمان است. آنطور که قانون تکلیف کرده باید برخی متهمان از جمله متهمان به قتل تحت معاینه روانشناسی قرار گیرند. روانشناس پرونده آرمان هم در دادگاه گفته است او مشکل عصبی و انزوای بیش از حد دارد و وضعیت روانی او در زمان حادثه محرز است.
فهمیه حسینی در صحن علنی دادگاه کیفری یک گفت: آرمان در زمان حادثه دچار افت شدید تحصیلی بوده و معدل او در آن زمان هفت بوده است. او دچار مشکلات روحی شدید بوده است. بعد از بازداشت و در زندان هم او در کارهای گروهی شرکت نمیکند و دوستی در زندان ندارد. در همه کارهای گروهی ناموفق است و فقط درسخواندن که یک کار فردی است را خوب انجام داده است. او بسیار کم حرف میزند و هیچ دوستی ندارد. قبل از زندان هم این وضعیت را داشته است و این نشان از مشکل عصبی و انزوای بیش از حد آرمان دارد. او به نامه غزاله اشاره کرد و گفت: از نامهای که از غزاله به جا مانده است، هم آمده که آرمان «بچه است»؛ رفتارهای بچگانه دارد. بنابراین عدم درک عقلی آرمان با توجه به وضعیت تحصیلی وی در زمان حادثه و وضعیت روانی او و همچنین نامه غزاله محرز است. بنا بر این گزارش قضات بعد از بررسی پرونده رأی خود را اعلام خواهند کرد.
با این حساب می توان گفت شاید آرمان سلامت روان نداشته و متوجه عواقب عمل خود در اقدام به قتل غزاله نبوده است. هر چند این جزییات در پرونده مضبوط است و دسترسی به آن جز برای طرفین پرونده و وکلایشان مقدور نیست.
با وجود این سه نکته، رییس شوراهای حل اختلاف کشور معتقد است می توان از خانواده غزاله، رضایت گرفت. امروز هادی صادقی در پاسخ به سوالی درباره پرونده آرمان عبدالعالی گفت: همچنان در تلاش هستیم که در این پرونده رضایت خانواده مقتوله را بگیریم.
او گفت: درباره این که این فرد مجرم است یا نه، نباید قضاوت کنیم زیرا این پرونده جزییات بسیار دارد و مسایل مختلفی در حاشیه این پرونده مطرح است بنابراین قضاوت در این پرونده سخت است. دهها قاضی در این پرونده ورود کردند و پرونده با دقت بررسی شده و دو مرتبه در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفته است.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: مردم از نظر اتقان حکم صادره تردید نکنند زیرا براساس شواهد موجود حکم قتل صحیح است هرچند طبیعتاً ناخواسته بوده و قاتل هدف قبلی نداشته و این اتفاق پیش آمده است. این جوان سابقه جنایی نداشته و جنایتکار حرفهای نیست. گاهی افراد در یک لحظه حادثهای پیش میآید و خطایی می کنند. البته در این خطاها عمد بوده اما با قصد قبلی نبوده است. خانواده مقتول و محکوم خانوادههای محترمی هستند و ما هر دو خانواده را دیدیم و با آن ها صحبت کردیم. آرمان عبدالعالی زمانی که به زندان میرود، در حال اخذ دیپلم بوده اما در زندان فوق لیسانس خود را نیز اخذ کرده است.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: باید به خانواده مقتوله حق داد که داغ بزرگی دیدهاند و از طرف دیگر جنازهای هم در کار نیست و از این خاطر نیز خانواده مقتوله آزرده خاطر هستند. اکنون شرایط به گونه ای نیست که به جسد دسترسی باشد و اتفاقی افتاده که قابل دسترسی نیست و هر چه اینها اصرار کنند که آرمان جای جنازه را بگوید، او نمی تواند بگوید زیرا خودش هم نمیداند و اگر میدانست تا الان بارها گفته بود.
قتلی که جسد مقتول هرگز پیدا نشد
رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۹۲ آغاز شد و خانواده دختر ۱۹ سالهای بهنام غزاله خبر ناپدید شدن دخترشان را اعلام کردند اما خیلی زود مشخص شد او آخرین بار به خانه دوستش که پسری ۱۸ ساله بهنام آرمان بوده رفته است. با دستگیری آرمان، او پس از چند روز به قتل غزاله اعتراف کرد و بازداشت شد. اما مدتی بعد منکر قتل شد و گفت آن روز از غزاله خواستم برای صحبت و خداحافظی به خانه ما بیاید چون میخواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود.
آرمان گفت: چون او را دوست داشتم و نمیخواستم برود سر این موضوع با هم بحث کردیم اما او از پلهها پرت شد و سرش به لبه پله خورد، من هم ترسیدم و جسدش را در یک چمدان گذاشتم و در سطل زباله خیابان انداختم.
بعد از اعترافات آرمان تلاش برای پیداکردن جسد آغاز شد اما این جستوجوها راه به جایی نبرد و جسد دختر جوان هنوز هم پیدا نشده است. مدتی بعد آرمان اعترافات قبلی خود را پس گرفت و مدعی شد قتلی مرتکب نشده است. او گفت: غزاله به خانه ما آمده بود که موقع بازگشت در راهپله پایش لیز خورد و روی پلهها افتاد و جانش را از دست داد. من هم ترسیده بودم، او را بلند کردم و در یک چمدان گذاشتم و نزدیکی سطل زباله رها کردم. من غزاله را نکشتم.
انکارهای آرمان فایدهای برای او نداشت، با اینکه او در زمان قتل چند روز تا ۱۸سالگی زمان داشت و هنوز به ۱۸سالگی نرسیده بود، در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. رأی صادرشده مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت و پرونده برای اجرای حکم آماده شد.
مادر غزاله اعلام کرد در صورتی گذشت میکند که آرمان محل دفن جسد را بگوید.
با این وجود باز هم با توجه به مدارک جدید بهدستآمده و قبول اعاده دادرسی، آرمان بار دیگر پای میز محاکمه رفت و این بار در شعبه ۵ مورد محاکمه قرار گرفت. او که حالا در مقطع فوقلیسانس در دانشگاه شهید مدرس در حال تحصیل است، یک بار دیگر اعلام کرد قتل کار او نیست و نمیداند جسد کجاست و ممکن است غزاله زنده باشد.
در نهایت قضات دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و آرمان را در قتل مجرم تشخیص دادند و او را برای بار دوم به قصاص محکوم کردند. رأی صادرشده یک بار دیگر در دیوان عالی کشور تأیید شد.
نکته اینجاست که خانواده غزاله شکایت دیگری هم از آرمان کرده بودند: او علاوه بر قتل، جسد دختر ما را پنهان کرده است. با توجه به اینکه پلیس نتوانست جسد را پیدا کند، خانواده غزاله درباره اخفای جسد از سوی متهم نیز شکایتی در شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت مطرح کردند.
در نهایت بخشی از پرونده که مربوط به اخفای جسد بود به شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت فرستاده شد و قاضی دادگاه آرمان را به سه ماه و یک روز حبس محکوم کرد.
جزییاتی که در دادگاه بیان شد
در دو دادگاهی که آرمان در آن به جرم قتل محاکمه شد، جزییات زیادی بیان شده است. در دادگاه اول او اختیاری نماینده دادستان گفت: آرمان در سال ۹۲ دختری به نام غزاله را به قتل رسانده است و همه مدارک موجود در پرونده این موضوع را ثابت میکند. او به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته مرتکب قتل شده است اما از آنجایی که جسدی از غزاله پیدا نشده است، در پرونده شبهه ایجاد شد.
نماینده دادستان در توضیح پسگرفتن رأی دو نفر از قضات هم گفت: آنها رأی خود را پس نگرفتند و به دلیل اینکه وکیل سابق مقتول مدعی شده بود مدارک جدیدی در پرونده پیدا شده خواستار بررسی بیشتر پرونده شدند. دو موضوع بهعنوان مدرک جدید مطرح شد؛ یکی دفترچه بیمه غزاله بود و دیگری تمدید مرخصی دانشگاه او. هر دو مورد به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هیچکدام دلیلی بر زندهبودن غزاله نیست. ما همچنان با توجه به مدارک موجود در پرونده بر مجرمبودن متهم اصرار داریم. سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر غزاله در توضیح تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویشفرماست؛ غزاله را هم خودش بیمه کرده بود. بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود، بهصورت اتوماتیک دفترچه غزاله هم تمدید شده بود. این مسئله پیچیده نبود که بهعنوان مدرک جدید عنوان کردند.
مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود؛ میخواست در خارج از کشور درس بخواند و برای این کار آماده میشد اما این اتفاق افتاد. وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند مرخصی غزاله تمام شده و او برنگشته من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور نمیکنم، دخترم مرده است. آنها هم از سر دلسوزی گفتند یک ترم دیگر تمدید میکنند. آنها به خاطر ناراحتی من چنین کاری کردند. مدرک جدیدی وجود نداشت؛ خواستند که من را آرام کنند. بعد از حادثه من روزهای سختی را گذراندم. تا زمانی که آرمان به قتل غزاله اعتراف کند، من در خیابانها دنبال دخترم میگشتم. ساعتها در خیابان با ماشین میرفتم که دخترم را پیدا کنم. به هر دختری که شبیه غزاله بود میرسیدم، جلویش را میگرفتم. من خیلی سختی کشیدم.
در ادامه زمانی، وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: متأسفانه وکیل سابق متهم در این پرونده کارهایی کرد که پرونده با چالش روبهرو شود. ما براساس مدارک پرونده درخواست صدور حکم قانونی را داریم.
آرمان: از من اعتراف دروغ گرفتند
در ادامه جلسه دادگاه، آرمان در جایگاه متهم قرار گرفت و از خود دفاع کرد. او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت. من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم، غزاله را دیدم که در راهپله افتاده است. خیلی ترسیدم. او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آنقدر ترسیده بودم که نمیدانستم چه میکنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم. متوجه شدم نفس میکشد اما ترسیده بودم و فقط میخواستم او را از خانه دور کنم. بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله اطراف پارک ملت بردم.
قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟چرا جسد را به چندین متر آنطرفتر از خانه بردی؟ متهم گفت: به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من بعد متوجه شدم که باید با اورژانس تماس میگرفتم و جسم غزاله را هم از ترس به کمی دورتر بردم. من اصلا متوجه کارهایم نبودم. قاضی گفت: لکههای خون روی دیوار، کاغذ دیواری دستگیره کمد و جاهای دیگر خانه شما بوده است. اگر غزاله خارج از خانه افتاده بود و تو او را به داخل آوردی، چرا این خونها در خانه بود. متهم گفت: من دقیقا نمیدانم از چه صحبت میکنید و من در جریان نیستم.
قاضی پرسید: چرا به دوستت گفتهای که غزاله را کشتهای؟ اگر تو واقعا این کار را نکرده بودی، چرا این حرف را به او زدی و درخواست کمک کردی.
متهم گفت: من اول گفتم غزاله زمین خورده؛ حرفم را باور نکرد. بعد گفتم دعوا کردیم؛ باز باور نکرد و بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و کمک کند. متهم گفت: من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. در مدتی که با هم دوست بودیم، سه بار با هم دعوا کردیم. یک بار من پیشقدم شدم که آشتی کنم و دو بار غزاله پیشقدم شد. آن روز هم مشکلی با هم نداشتیم و او خداحافظی کرد و رفت و بعد این اتفاق افتاد. قاضی گفت: از غزاله نامهای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزارهای تو خسته شده است. دراینباره چه میگویی. متهم گفت: من نمیدانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. متهم در پاسخ به این سؤال که با توجه به انکارش چرا به قتل اعتراف کرده، گفت: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت. مدام به من میگفتند پدر و مادرت در اتاق بغلی هستند و بازجویی میشوند و من اذیت میشدم به همین دلیل اعتراف دروغ کردم.
به نظر می رسد افکار عمومی انتظار دارد علاوه بر اجرای عدالتضمن اعلام رضایت از سوی اولیای دم و گذشت از قصاص آرمان، زوایای پنهان این پرونده مشخص شود.